نويسنده: دکتر علي اکبر ولايتي




 

پارس ها يکي از اقوام آريايي اي بودند که به احتمال قوي از صحراهاي جنوب روسيه و استپ اوراسياي قديم، در جست وجوي چراگاه هاي تازه براي دام هايشان به سرزميني که بعدها ايران خوانده شد، گام نهادند. قوم پارس در سير حرکت خود به سوي جنوب به آب هاي نيلگون جنوب ايران رسيد. در آن زمان، اقوامي با نام هاي دِراويدي، سامي و ايلامي در کرانه هاي اين آب ها زندگي مي کردند. پارس ها که تا آن زمان قومي شبان و گاه کشاورز بودند و با دريانوردي آشنايي چنداني نداشتند، با صبر و حوصله اصول و فنون دريانوردي را از ساکنان قديمي منطقه فرا گرفتند و با هوش و ابتکار خود روش ها و فنون منحصر به فرد خود را ابداع کردند.
رفته رفته، پارسيان ناوگاني قدرتمند در آب ها تشکيل دادند و به پشتوانه ي آن، تجارت دريايي در منطقه را به دست گرفتند. آنان ارتباط تجاري و بازرگاني بنادر خود با جنوب عربستان، و از طريق درياي سرخ با مصر را برقرار کردند و به موازات آن، براي از سرگيري تجارت در مسير کهن دريايي ايلام با هند کوشيدند و بدين ترتيب، بازارهاي تجارت جهاني را در اين دريا به راه انداختند. اطلاعات مربوط به حقوق گمرکي و عوارض راه، مي تواند تأييدي بر وسعت و تراکم مبادلات دريايي در محدوده ي نظارت هخامنشيان باشد. منافع سرشار حضور پارس ها در منطقه براي اهالي غير پارسي و غير ايراني اطراف درياي جنوب ايران، چنان شگفت انگيز و پيش بيني ناپذير بود که موجب شد که تجار، بزرگان و دريانوردان آن اقوام با طيب خاطر، اين دريا را به نام اين قوم هوشمند، کاردان و سرآمد، خليج فارس بخوانند. کاربرد فراوان نام دريا يا خليج فارس در متون متعدد بر جاي مانده از اين اقوام غير ايراني مؤيد اين نظر است.
پس از اين که پارس ها به تشکيلات اداري و سياسي منسجمي دست يافتند و فرمان روايي قدرتمند هخامنشي را پايه گذاري کردند، رفته رفته در پيشروي شان به سوي آسياي صغير و مواجهه با نيروي دريايي يونان و مصر، به اهميت نظامي ناوگان دريايي هم پي بردند. از اين رو، فرمان روايان هخامنشي برنامه هاي منسجم براي تجهيز ناوگان نظامي دريايي به منظور حراست از تماميت ارضي کشور، حفر کانال براي سهولت دسترسي تجاري و نظامي به ممالک مفتوحه و نيز فراهم آوردن امنيت کافي براي داد و ستد اهالي ايراني و غير ايراني منطقه تدوين کردند.
افزون بر اين، ايرانيان به رهبري قوم پارس با احداث بند و آب گير، از آب هاي سطحي رودخانه هاي منتهي به خليج فارس براي بهبود آب رساني به زمين هاي زراعي و باغ هاي اهالي منطقه بهره بردند.
حمله ي اسکندر مقدوني و سلطه ي جانشينان سلوکي او ضربات سهمگيني بر پيکره ي تجارت و امنيت دريايي خليج فارس وارد آورد. با اين حال، ميراث تمدني پارس ها در خليج فارس چندان در دل اهالي منطقه ريشه دار و عميق بود که نه تنها نام آنان بر اين خليج تا به امروز باقي ماند، بلکه پس از گذشت چند قرن، فرمان روايي ساساني قدرت و هيمنه ي گذشته ي ايرانيان در خليج فارس را بازآفريد و با تشکيل مجدد ناوگان ايرانيان، هم رونق بازارهاي تجارت دريايي را به آن ها بازگرداند و هم امنيت اهالي آن منطقه را تأمين کرد.
ايرانيان باستان زيربنايي پر عظمت و با شکوه براي خليج فارس ساختند. که امروزه، همه ي اقوام و کشورهاي اطراف اين دريا، از هر رنگ و نژادي، با هر باور و زباني، همچنان از نتايج و ثمرات کوشش هاي آنان بهره مندند. امنيت نظامي و تجاري امروز اين آب ها مديون گذشتگاني است که با صرف وقت و هزينه ي فراوان، دانش فني دريانوردي را آموختند و با هوش سرشار خود بر غناي آن افزودند؛ چنان که بسياري از مسيرهاي آبي و فنون دريانوردي امروز بر همان پايه هاي گذشته بنا شده است.
منبع مقاله :
ولايتي، علي اکبر، (1391)، خليج فارس پيش از ظهور اسلام، تهران: نشر اميرکبير، چاپ اول